الان به یه نکته ای رسیدم گفتم بنویسمش
اگر یکی وضعش خوب باشه حالا تو هر زمینه ای(من الان درسیو میخوام بگم) ولی اعتماد به نفسش خیلی داغون باشه به نظرم اطرافیانش میتونن اینطوری عمل کنن.
یه سوال که پیش میاد وقتی اون ادمه که اعتماد به نفسش پایینه جواب درست داد اطرافیانش باوجودی که میدونن جواب چیه اما الکی یه جواب غلط بگن درنتیجه اون میبینه که عه نگاه من درست گفتم پس انقدرام وضعم خراب نیس!
شرایطشم اینه که کسی که جواب غلطو میگه باید مورد قبول اونی که اعتماد به نفسش پایینه باشه یعنی باید در نظرش اون ادمه بالاتر از خودش باشه(تو اون زمینه)
بعد این فقط به همینجام که ختم نمیشه اصن اعتماد به نفس تو سوال جواب دادن خیلی مهمه باعث میشه سوالای بعدیم با این دید بری که باو من که دفعه قبل تونستم از اونم که بالاتر از من بود بهتر عمل کردم و یهو میبینی تا اخررررررش دیگه میتونه فقط به خاطر همون اعتماد به نفسی که اولش شکل گرفت.
به جان خودم بعضی وقتا دو نفر هستن یکیشون سوادش از اون یکی پایین تره کمتر زحمت کشیده اما دیدش فرق داره اخرشم نتیجهش بهتر میشه.
حالا چی شد که من باز فلسفیش کردم؟ هیچی کاربرد مشتق من کوفتم ازش حالیم نبود یه ۱۰۰ تا دونه تست زدم بعد دوستمم که خیلی ریاضیش خوبه و تمام اشکلاتمو ازش میپرسیدم، دیروز اون ۳۷ زد من ۶۰ زدم و اینگونه بود که من جو گیر شدم رفتم رو منبر.
ولی خداییش همینه مثلا من تو زیست ادعام میشه و اون هیچی زیست نخوند فقط دو روز اخر خوند بدون تست اما درصدامون یکی شد حالا دلیلش چیه؟اینکه وقتی تو یه درسی ادعا داری همش میخوای همه ی سوالارو حل کنی درست مدیریت نمیکنی اگرم شک داشته باشی میزنیش میگی بابا من اینو خوندم بذار بزنم ولی وقتی ادعایی نداری درستم نخوندی معقولانه تر رفتار میکنی سوالای سختو نمیزنی و همین طوری میشه که درصد اونی که کمتر خونده بهتر میشه!
چه قدر اخه من تحلیل کنم این چیزارو خداااا :/
درباره این سایت